دانشگاه گیلانتحقیقات تولیدات دامی2252-08725120160521Effect of cobalt and barley grain processing on performance, digestibility of nutrients and rumen and blood parameters in fattening lambsاثر کبالت و فرآوری دانه جو ﺑﺮ عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی و فراسنجه های شکمبه ای و خونی در بره های پرواری1131721FAمهدیباباییدانشجوی کارشناسی ارشد گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری0009-0007-3928-6527یداللهچاشنی دلاستادیار گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری0009-0001-6092-1122عیسیدیرندهاستادیار گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریJournal Article20160626This study was conducted to evaluate the effects of different levels of dietary cobalt and processing barley grain on dry matter intake, daily gain, feed efficiency, nutrient digestibility and rumen and blood parameters in fattening lambs. Thirty two mixed Zell lambs, 134±16 d with an average initial weight 25 ± 2 Kg randomly assigned to a factorial experiment 4 × 2 as a completely randomized design. Lambs during the experiment (70 days) were in individual boxes. Treatments were; two type of barley grain processing (ground barley and steam rollers barley) and four level of Cobalt (0, 0.25, 0.50 and 0.75 mg/Kg dry matter). The results showed that daily dry matter intake in lambs fed barley is processed with steam rollers above the lambs were fed a ground barley (<em>P</em> = 0.04). Treatment containing of 0.50 mg per kg Cobalt Supplements have higher weight gain (<em>P</em> = 0.04) and acid propionate concentration than other treatments (<em>P </em>= 0.01) compared to 0.75 mg per kg of dry matter and treatments without Cobalt supplements (<em>P</em> = 0.01). Plasma levels of glucose and vitamin B<sub>12 </sub>was greater in lambs fed Cobalt supplements compared to other treatments (<em>P </em>= 0.0001). In general Cobalt supplementation and barley processing with steam rollers improved performance of the lambs.این پژوهش برای بررسی اثر سطوح مختلف کبالت جیرهای و نوع فرآوری دانه جو بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی و فراسنجههای شکمبهای و خونی در برههای پرواری انجام شد. تعداد 32 رأس بره نر پرواری آمیخته زل، با سن 16±134 روز و میانگین وزن اولیه 2±25 کیلوگرم به صورت آزمایش فاکتوریل 4×2 در قالب یک طرح کاملاً تصادفی و به مدت 70 روز در تیمارهای آزمایشی زیر قرار گرفتند: دو نوع فرآوری دانه جو (دانه جو آسیاب شده و غلطک زده همراه با بخار) همراه با چهار سطح کبالت (0، 250/0، 50/0 و 75/0 میلیگرم در کیلوگرم ماده خشک). دامها در طول دوره پرواربندی هر 14 روز وزنکشی شدند. نمونه مدفوع و مایع شکمبه از کل برهها گرفته شد. نتایج آزمایش نشان داد که مصرف ماده خشک روزانه در برههای تغذیه شده با دانه جو فرآوری شده به صورت غلطک همراه با بخار بالاتر از برههای تغذیه شده با جو آسیاب شده بود (04/0<em>P=</em>). همچنین تیمارهای حاوی سطح 50/0 میلیگرم در کیلوگرم مکمل کبالت به صورت مستقل دارای غلظت بیشتر اسید پروپیونات (01/0<em>P=</em>) و افزایش وزن بیشتر (04/0<em>P=</em>) نسبت به تیمارهای حاوی سطح 75/0 میلیگرم در کیلوگرم ماده خشک مکمل کبالت و تیمارهای سطوح صفر بودند. مکمل کبالت به صورت مستقل در تمام سطوح باعث افزایش غلظت گلوکز و ویتامینB<sub>12</sub> پلاسمای خون برهها نسبت به سطح صفر شد (01/0<em>P=</em>). بهطور کلی مکمل کردن کبالت و همچنین جو فرآوری شده به صورت غلطک همراه با بخار سبب بهبود عملکرد برههای پرواری شد.دانشگاه گیلانتحقیقات تولیدات دامی2252-08725120160521Effect of purslane powder on performance, quality and oxidative stability of meat and some blood metabolites in fattening lambsاثر پودر گیاه خرفه بر عملکرد، کیفیت و ثبات اکسیداتیو گوشت و برخی متابولیت های خونی در بره های پرواری15261722FAحسنصفریدانشجوی دکتری تخصصی تغذیه دام، گروه علوم دامی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلانمازیارمحیطی اصلیاستادیار گروه علوم دامی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان0000-0002-6036-7029فاطمهمحمد پوردانشجوی دکتری تخصصی تغذیه دام، گروه علوم دامی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلانJournal Article20160626This experiment was conducted to investigate the effect of different levels of dried powder Purslane (DPP) on performance, meat quality, meat oxidative stability and some blood metabolites in Torki Qashqai male lambs. 16 Torki Qashqai male lambs 3 months (with 22±0.46 kg body weight) were randomly divided into 4 groups and were fed of diets containing different levels of 0 (control), 5, 10 and 15% DDP for 60 days. The results showed that the use of different levels of Purslane were not significant effect on growth performance on 60 days of fattening period. pH and moisture of meat on different storing times (60, 120 and 180 days) were not affected by treatments and time (<em>P</em>>0.05). TBARS levels in lamb meat increased linearly with increasing storage time (<em>P</em><0.05). Lamb fed with different levels of DPP significantly had lower TBARS compared to control groups (<em>P</em><0.05). Both of these treatments have lower TBARS than the control group (<em>P</em><0.05). Inclusion of higher amount of purslane in diet led to linear decrease in production of TBARS in period of meat storage (<em>P</em><0.05). Inclusion of higher content of purslane in diet led to linear decrease in blood cholesterol and triglyceride content (<em>P</em><0.01), but did not affect on blood glucose content (<em>P</em>>0.05). In conclusion, inclusion of 10 percent DPP in lamb diet improves meat oxidative stability and 15 percent DPP caused more reduction in blood lipids.این آزمایش به منظور بررسی اثر استفاده از سطوح مختلف پودر خشک شده گیاه خرفه (DPP) بر عملکرد، کیفیت و ثبات اکسیداتیو گوشت و برخی متابولیتهای خونی در برههای نر ترکی قشقایی انجام شد. تعداد 16 راس بره نر ترکی قشقایی 3 ماهه (با وزن زنده 46/0±22 کیلوگرم) به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند و به مدت 60 روز از جیرههای حاوی سطوح صفر (شاهد)، 5، 10 و 15 درصد DPP تغذیه نمودند. نتایج نشان داد که استفاده از سطوح متفاوت گیاه خرفه اثر معنیداری بر عملکرد رشد برهها در 60 روز پرواربندی نداشت.pH و درصد رطوبت گوشت در زمانهای مختلف (60، 120 و 180 روز) نگهداری تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی و زمان قرار نگرفت. افزایش مدت زمان نگهداری سبب افزایش مواد واکنشدهنده با اسید تیوباربیتورک (TBARS) گوشت در تمام تیمارهای آزمایشی شد (05/0<em>P</em><). تیمارهای حاوی DPP به طور معنیداری TBARS کمتری نسبت به تیمار شاهد داشتند (05/0<em>P</em><). افزایش مقدار DPP سبب شد تا تولید TBARS به صورت خطی در زمانهای مختلف نگهداری گوشت کاهش یابد (001/0<em>P</em><). همچنین با افزایش سطح DPP کاهش خطی در میزان تریگلیسرید و کلسترول خون مشاهده شد (01/0<em>P</em><)، اما اثری بر میزان گلوکز خون نداشت (05/0<em>P</em>>). به طور کلی سطح 10 درصد DPP برای ثبات اکسیداتیو گوشت برههای پرواری مناسب بود و سطح 15 درصد DPP بیشترین کاهش را در متابولیتهای چربی خون ایجاد کرد.دانشگاه گیلانتحقیقات تولیدات دامی2252-08725120160521Effects of Lemon Balm (Melissa officinalis) essential oil on performance, mortality and some blood parameters related to ascites in broiler chickensاثر اسانس بادرنجبویه (Melissa officinalis) بر عملکرد، تلفات و برخی فراسنجه های خونی مرتبط با آسیت در جوجه های گوشتی27371723FAمختارفتحیاستادیار علوم دامی، گروه کشاورزی. دانشگاه پیام نور، تهران0000-0001-9629-4186محمدحیدریمربی علوم دامی، گروه کشاورزی، دانشگاه پیام نور، تهران0000000327834710Journal Article20160626This experiment was conducted to evaluate the effect of different levels of Essential Oil on Growth, mortality and Ascites Parameters in Broiler chickens. Research was performed in a completely randomize design with 4 treatments, 5 replicate and 30 broilers in each replicate for 49 days. The treatments consist of the control (0), 5, 10 and 20 ml of Lemon Balm essential oil in drinking water. At day 49, four chicks from each replicate were randomly slaughtered and ascetic index calculated Total red blood cell, Wight blood cell, hemoglobin, hematocrit, glucose, protein, cholesterol, triglycerides, high density lipoprotein (HDL), activity of Alanine transaminase (ALT), Aspartate transaminase (AST), Alkaline Phosphatase (ALP), Cratine Kinase (CK), Glutathione peroxidase (GPX), superoxide dismutase (SOD) total antioxidant status (TAS) and malondialdehyde (MDA) content of plasma were determined at day 49. Results showed that, 5 ml of essential oil had no significant effect on growth performance but, reduced ascetic index (0.24), mortality due to ascites (%10).It is also, 5 ml of essential oil significantly, reduced MDA (2.02 n mol/ml), cholesterol (92.56 mg/dl), AST, ALP and CK activity in plasma (254, 675 and 2495 U/L). Moreover, level of 5 ml of essential oil increased GPx activity (278 u/g Hg) and TAS (1.97 n mol/ml) in plasma. In concluded that, 5 ml of essential oil of lemon balm can reduce mortality due to Ascites in broilers.برای بررسی اثرات اسانس بادرنجبویه بر عملکرد و تلفات ناشی از آسیت، آزمایشی با 600 قطعه جوجه یکروزه در قالب یک طرح کاملاً تصادفی در 4 تیمار، 5 تکرار و 30 قطعه جوجه گوشتی در هر تکرار از 0 تا 49 روزگی انجام شد. تیمارها شامل شاهد (بدون اسانس) و سطوح 5، 10 و 20 میلیلیتر اسانس بادرنجبویه در لیتر آب آشامیدنی بودند. در روز 49 آزمایش، از هر تکرار چهار جوجه به طور تصادفی انتخاب و برای تعیین شاخص آسیتی استفاده شدند. فراسنجههای گلبول قرمز، هماتوکریت، هموگلوبین، شمارش گلبولهای سفید، فعالیت آنزیمهای کراتینکیناز (CK)، آلکالینفسفاتاز (ALP)، آسپارتاتترانسآمیناز(AST)، آلانینترانسآمیناز (ALT) و فراسنجههای مربوط به وضعیت اکسیداتیو پلاسما شامل مالوندیآلدئید (MDA)، وضعیت آنتیاکسیدانی کل پلاسما (TAS)، آنزیمهای سوپراکسیددیسموتاز (SOD)، گلوتاتیونپراکسیداز (GPX) و فراسنجههای گلوکز، پروتئین، تریگلیسیرید، کلسترول و لیپوپروتئین با دانسیته بالا (HDL) اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد سطح 5 میلیلیتر اسانس بادرنجبویه اثر معنیداری بر عملکرد رشد نداشت، اما سبب کاهش شاخص آسیتی (24/0) و درصد تلفات (10%) شد. همچنین 5 میلیلیتر بادرنجبویه سبب کاهش معنیدار کلسترول پلاسما شد (56/92 میلیگرم در دسیلیتر). فعالیت آنزیمهای AST، ALP و CK در پرندگان مصرفکننده 5 میلیلیتر بادرنجبویه کاهش (به ترتیب 254، 675 و 2495 واحد در لیتر) و فعالیت آنزیمهای TAS و GPX افزایش یافت (به ترتیب 97/1 نانومول در میلیلیتر و 287 واحد در گرم هموگلوبین). استفاده از تیمار 5 میلیلیتر بادرنجبویه سبب کاهش MDA پلاسما در پرندگان شد (02/2 نانومول در میلیلیتر). بنابراین، استفاده از 5 میلیلیتر اسانس بادرنجبویه در جهت کاهش تلفات آسیتی جوجههای گوشتی میتواند مفید باشد.دانشگاه گیلانتحقیقات تولیدات دامی2252-08725120160521Effect of various levels of Lavandula Officinalis essential oil on performance, blood metabolites and cecal microbiology of broilers fed diets based on wheatاثر سطوح مختلف اسانس اسطوخدوس بر عملکرد، فراسنجههای خونی و جمعیت میکروبی سکوم جوجههای گوشتی در جیره بر پایه گندم39511724FAکبریسلامیدانشآموخته کارشناسی ارشد گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستانسمیهسالاریاستادیار گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان0000-0003-2202-2633محمدبوجارپوردانشیار گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستانمحمد رضاقربانیاستادیار گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستانJournal Article20160626This experiment was conducted to evaluate various levels of <em>Lavandula Officinalis </em>essential oil (L.O. E.O) on performance, microbiology and some blood parameters of broilers fed diets based on wheat. Completely randomized design with factorial arrangement 2×3 with four replicates was performed for 42 days. Treatments consisted of different levels of wheat (0 and 50 percent of diet) and different levels of L.O. E. O )0, 200 and 400 mg/ kg). The results of this experiment showed that addition of L.O. E.O on the wheat-based diet or corn- based diet caused significant increased in feed intake in starter period (<em>P</em><0.05). Body weight gain was not affected by the treatments (<em>P</em>>0.05). In wheat-based diet, feed conversion ratio decreased significantly. The LDL concentration decreased significantly by increasing levels of L.O. E.O in both diet (<em>P</em><0.05). Addition of L.O E.O to the diet increased significantly percentage of thigh and decreased relative weight of spleen, pancreas and gizzard. Ileum pH, viscosity and cecum microbial population were not affected by the treatments (<em>P</em>>0.05). According to the results, addition of L. O. E. O at level of 400 ppm could be decreased feed conversion ratio and blood LDL concentration and cecum microbial population improved numerically but it seems that more experiment is needed.این آزمایش به منظور بررسی اثر اسانس اسطوخدوس بر عملکرد و جمعیت میکروبی سکوم جوجههای گوشتی در جیره بر پایه گندم در قالب طرح کاملاً تصادفی و با آرایش فاکتوریل 3×2 با چهار تکرار به مدت 42 روز انجام گرفت. تیمارها شامل سطوح مختلف گندم (صفر و 50 درصد جیره) و سطوح مختلف اسانس اسطوخدوس (صفر، 200 و 400 میلیگرم در کیلوگرم) بودند. تنها در دوره آغازین مصرف خوراک در جیره حاوی گندم و بدون گندم، با افزودن سطح اسانس اسطوخدوس به طور معنیداری افزایش یافت (05/0><em>P</em>). افزایش وزن تحت تاثیر اعمال تیمارها قرار نگرفت (05/0<<em>P</em>). اثر متقابل گندم و اسانس باعث کاهش معنیدار ضریب تبدیل خوراک در دوره رشد و کل دوره شد (05/0><em>P</em>). LDL خون نیز تحت تاثیر اعمال تیمارها قرار گرفت (05/0><em>P</em>)، بطوریکه با افزودن اسانس به جیره بدون گندم و دارای گندم مقدار LDLخون به طور معنیداری کاهش یافت. اعمال تیمارها اثر معنیداری بر خصوصیات لاشه جوجه گوشتی از جمله ران، طحال، پانکراس و سنگدان داشت (05/0><em>P</em>)، بطوریکه با افزون اسانس وزن ران به طور معنیداری افزایش و وزن طحال، پانکراس و سنگدان کاهش یافت. pH ایلئوم، گرانروی و جمعیت میکروبی سکوم تحت تاثیر اثر متقابل اسانس و گندم قرار نگرفتند (05/0<<em>P</em>). به طور کلی افزودن 400 میلیگرم اسانس اسطوخدوس در کیلوگرم به جیره حاوی گندم ضمن کاهش ضریب تبدیل خوراک و غلظت LDL خون، سبب بهبود عددی جمعیت میکروبی سکوم جوجههای گوشتی شد.دانشگاه گیلانتحقیقات تولیدات دامی2252-08725120160521Effect of adding a microbial phytase and polyethylene glycol to sorghum based diet on growth performance and meat oxidative stability of broiler chickensاثر افزودن فیتاز میکروبی و پلی اتیلن گلیکول به جیره حاوی سورگوم بر عملکرد رشد و ثبات اکسیداتیو گوشت جوجه های گوشتی53621725FAعلیرضاسقائیدانشجوی سابق کارشناسی ارشد تغذیه دام، گروه علوم دامی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه محقق اردبیلیمیرداریوششکوریاستادیار گروه علوم دامی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه محقق اردبیلی0000-0002-5539-6132Journal Article20160626This experiment was conducted to investigate the effect of a microbial phytase and polyethylene glycol (PEG) supplementation in sorghum based diet on performance and meat oxidative stability of broiler chickens. A total of 400 one-day old Ross 308 chicks were used by employing a completely randomized design with 5 treatments and 4 replicates. Treatments including a corn based diet with no additive (control), sorghum based diets with no additive or with phytase (500 FTU/kg), PEG (1 g/kg) or phytase + PEG were fed to birds for a period of 42 days. Digesta and carcass were sampled on day 24 following the slaughter. According to the results, a similar weight gain for chickens on sorghum based diet with no additive (2410.3 g) and control (2442.5 g), and an improved weight gain for those received the additives was observed (<em>P</em><0.01). Gizzard digesta pH value and ash content of tibia bone of chickens on sorghum based diet were increased by phytase or PEG (<em>P</em><0.05). The amount of malondialdehyde in breast and thigh meats of broilers fed with sorghum with no additive (0.22 and 0.25 mg/kg respectively) and supplemented with phyatse (0.28 and 0.33 mg/kg respectively) was decreased compared with control (0.34 and 0.40 mg/kg respectively) (<em>P</em><0.001). In comparison with control phytase declined the cost of feed (15340 <em>vs</em>. 16701 Rls) and increased gross profit (20610 <em>vs</em>. 15593 Rls) (<em>P</em><0.05). Based on the findings, sorghum can be replaced for corn of broiler diets and its nutritive value can be improved by phytase or PEG supplementation. However, to achieve high meat oxidative stability and economic broiler production using phytase is preferred.این آزمایش جهت بررسی اثر فیتاز میکروبی و پلیاتیلنگلیکول در جیره حاوی سورگوم بر عملکرد و ثبات اکسیداتیو گوشت جوجههای گوشتی انجام شد. از 400 قطعه جوجه یکروزه سویه تجاری راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار و 4 تکرار استفاده شد. تیمارها شامل جیره حاوی ذرت بدون افزودنی (شاهد)، جیره حاوی سورگوم بدون افزودنی یا مکمل شده با فیتاز (FTU/kg 500)، پلیاتیلنگلیکول (g/kg 1) و مخلوط آنها بودند که طی یک دوره 42 روزه به پرندگان تغذیه شدند. نمونهبرداری از محتویات گوارشی و لاشه به دنبال کشتار در روز 24 صورت گرفت. مطابق نتایج، افزایش وزنِ مشابه جوجهها در اثر سورگوم بدون افزودنی (3/2410 گرم) با شاهد (5/2442 گرم) و بهبود آن به وسیله مواد افزودنی مشاهده شد (01/0<em>P</em><). pH شیرابه سنگدان و خاکستر استخوان درشتنی جوجههای تغذیه شده با جیره حاوی سورگوم در اثر فیتاز یا پلیاتیلنگلیکول افزایش یافت (05/0<em>P</em><). میزان مالوندیآلدئید گوشت سینه و ران در اثر جیره حاوی سورگومِ بدون افزودنی (به ترتیب 22/0 و mg/kg 25/0) و فیتاز (به ترتیب 28/0 و mg/kg 33/0) در مقایسه با شاهد (به ترتیب 34/0 و mg/kg 40/0) کاهش یافت (001/0<em>P</em><). فیتاز نسبت به شاهد هزینه خوراک را کاهش (15340 در مقابل 16701 ریال) و سود ناخالص را افزایش (20610 در مقابل 15593 ریال) داد (05/0<em>P</em><). مطابق این یافتهها، سورگوم به خوبی میتواند جایگزین ذرت در جیره جوجههای گوشتی شده و استفاده از فیتاز و یا پلیاتیلنگلیکول باعث بهبود اثرات تغذیهای آن میشود، اما برای حفظ ثبات اکسیداتیو گوشت و اقتصادی بودن پرورش استفاده از فیتاز بهتر است.دانشگاه گیلانتحقیقات تولیدات دامی2252-08725120160521Effect of different levels of earthworm meal (Eisenia fetida) on performance and breast and thigh meat quality of broiler chickensاثر سطوح مختلف پودر کرم خاکی(Eisenia fetida) بر عملکرد و کیفیت گوشت ران و سینه در جوجه های گوشتی63751726FAحمیدغلامیدانش آموخته کارشناسی ارشد گروه تغذیه دام و طیور، دانشکده علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانمحمودشمس شرقدانشیار گروه تغذیه دام و طیور، دانشکده علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان0000-0002-4373-2469مهدیضرابیاستادیار گروه مهندسی علوم زیستی، دانشکده علوم و فنون نوین، دانشگاه تهرانسعیدزره داراناستاد گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20160626Current experiment was conducted to determine the effect of different levels of earthworm meal <em>(Eisenia fetida)</em> on performance, breast and thigh meat quality in broiler chickens. For this purpose a completely randomized design with four levels of earthworm meal as treatments (0, 2%, 4% and 6%) was performed on 96 one day old Ross 308 male chicks. Each treatment consisted of 4 replicates with 6 chickens in each replicate. At the end of the experiment (d 42), two birds from each replicate were slaughtered and In order to study breast and thigh meat quality parameters (meat Tiubarbitoric acid index, water holding capacity, pH and moisture ) one day and one month after slaughtering transferred to freezer after carcass analysis. Results indicated that, dietary supplementation with( 2%) of earthworm meal compared to control and 6% earthworm meal significantly increased body weight and feed intake (<em>P<0.05</em>), but it had not significant effect on feed conversion ratio. TBA index in breast meat of chickens fed with 2% of earthworm meal was significantly lower than other treatments (<em>P<0.05</em>). After one month of meat storage TBA index was increased and pH and WHC were decreased. The lowest and the highest TBA values were observed one day after slaughter and one month after slaughter, respectively. The results of the present study suggest that use of (2%) of earthworm meal increased the final body weight, feed intake and improved breast meat quality in broiler chicks.آزمایش حاضر به منظور تعیین اثر سطوح مختلف پودر کرمخاکی<em>(Eisenia fetida)</em>بر عملکرد و کیفیت گوشت ران و سینه در جوجههای گوشتی انجام شد.بدین منظور از یک طرح کاملاً تصادفی با چهار سطح پودر کرمخاکی (صفر، 2، 4 و 6 درصد) با استفاده از 96 قطعه جوجه نر یک روزه سویه تجاری راس 308 استفاده شد. برای هر تیمار آزمایشی، 4 تکرار و در هر تکرار 6 قطعه جوجه در نظر گرفته شد. در پایان آزمایش (42 روزگی) از هر تکرار دو قطعه جوجه کشتار و پس از تفکیک لاشه، جهت بررسی فراسنجههای کیفیت گوشت ران و سینه (اندازهگیری شاخص تیوباربیوتریک اسید (TBA)، ظرفیت نگهداری آب، pH و رطوبت گوشت) یک روز و یک ماه پس از کشتار به فریزر منتقل شدند.نتایج نشان داد که استفاده از سطح 2 درصد پودر کرمخاکی در مقایسه با جیره شاهد و 6 درصد پودر کرمخاکی به طور معنیداری سبب افزایش وزن بدن و مصرف خوراک شد (05/0><em>P</em>)، در حالی که اثر معنیداری بر ضریب تبدیل خوراک نداشت. شاخص تیوبار بیوتریک اسید گوشت سینه جوجههای تغذیه شده با سطح 2 درصد پودر کرمخاکی به صورت معنیداری کمتر از سایر گروه ها بود (05/0><em>P</em>).با افزایش زمان نگهداری، مقدار TBA افزایش و میزان pH و ظرفیت نگهداری آب کاهش یافت. کمترین و بیشترین مقدار شاخص TBA به ترتیب یک روز و یک ماه پس از کشتار مشاهده شد. نتایج آزمایش حاضر نشان داد که استفاده از 2 درصد پودر کرمخاکی سبب افزایش وزن نهایی، مصرف خوراک و بهبود کیفیت گوشت سینه در جوجههای گوشتی میشود.دانشگاه گیلانتحقیقات تولیدات دامی2252-08725120160521Investigating the effect of blood gas parameters as indicator traits in selection index to reduce ascites susceptibility in broilersبررسی استفاده از پارامترهای گازهای خونی به عنوان صفات نشانگر در شاخص انتخاب برای کاهش میزان حساسیّت به آسیت در جوجه های گوشتی77881727FAجواداحمدپناهدانشجوی دکتری ژنتیک و اصلاح دام، گروه علوم دامی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلانعبدالاحدشادپروراستاد گروه علوم دامی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان0000-0001-9458-5860نویدقوی حسین زادهدانشیار گروه علوم دامی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان0000-0001-9458-5860عباسپاکدلدانشیار گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان0000-0002-9214-9894Journal Article20160626Ascites syndrome is a metabolic disorder in fast growing broilers. Due to high mortality, the poultry industry carries economic detriment. Ascites related traits have high heritability which shows impressibility of genetic factors. Therefore, genetic selection against ascites susceptibility is possible. The aim of the current study was to evaluate consequences of alternative selection indices to reduce ascites susceptibility using deterministic simulation. The traits investigated were partial pressure of oxygen in venous blood, bicarbonate, oxygen saturation in venous blood and ratio of right to total ventricular weight. In addition, the consequences of having information on the underlying genes (MAS) were identified. Alternative selection strategies were compared based on the selection response for body weight and ascites susceptibility, accuracy of selection as well as the rate of inbreeding. The results showed that by including blood gas parameters as indicator traits to ascites, reduced genetic response for BW5 based on indices number 1, 2, 3, 4, 5, 6 were 20, 23, 69, 16.8, 18.8 and 15.7 percent of genetic response for BW5 based on single trait selection, respectively. The results of schemes comprising QTL information of ascites susceptibility showed that ascites susceptibility can be reduced appropriately with considering different values of genetic variance due to QTL. This reduction was lower by including QTL information and was about 2.8 percent for BW5 in which QTL explains 50% of the genetic variance of ascites syndrome. The profitability of MAS was depended on economic analysis of animal breeding programs.سندرم آسیت یک اختلال متابولیکی در جوجههای گوشتی با رشد سریع است. به دلیل میزان تلفات بالای ناشی از این سندرم، زیان اقتصادی بالایی به صنعت طیور گوشتی وارد میآید. صفات مرتبط به آسیت وراثتپذیری بالایی دارند. بنابراین، عوامل ژنتیکی نقش عمدهای در حساسیت پرندگان به آسیت دارند و با استفاده از انتخاب ژنتیکی میتوان حساسیت به آسیت را کاهش داد. هدف از بررسی حاضر ارزیابی شاخصهای انتخاب مختلف برای افزایش وزن بدن و کاهش حساسیت به آسیت با استفاده از شبیهسازی قطعی بود. صفات موجود در شاخصهای انتخاب شامل وزن بدن در 5 هفتگی، صفات پارامترهای گازی خون از جمله فشار جزئی اکسیژن در خون سیاهرگی، بیکربنات و درصد اشباع هموگلوبین با اکسیژن و همچنین نسبت وزن بطن راست به وزن دو بطن بود. علاوه بر شاخصهای انتخاب مختلف اثر استفاده از نشانگرهای ژنتیکی پیوسته با حساسیت به آسیت نیز بررسی شد. شاخصهای انتخاب بر اساس پیشرفت ژنتیکی برای وزن بدن و میزان همخونی مقایسه شدند. نتایج نشان داد که با استفاده از صفات فوق میتوان حساسیت به آسیت را کنترل نمود، اما رشد ژنتیکی برای وزن بدن کاهش مییابد. کاهش رشد ژنتیکی برای وزن بدن با ورود صفات پارامترهای خونی به شاخص انتخاب به ترتیب در شاخصهای 1 تا 6 برابر20، 23، 69، 8/16، 8/18 و 7/15 درصد نسبت به انتخاب تک صفتی بود. نتایج برنامههای انتخاب به کمک نشانگر نیز نشان داد هنگامی که اطلاعات QTL، 50 درصد از واریانس ژنتیکی حساسیت به آسیت را توجیه کند کاهش پاسخ به انتخاب برای وزن بدن ناچیز بود (8/2 درصد). البته سودمندی استفاده از اطلاعات نشانگر به تجزیه و تحلیل اقتصادی برنامههای اصلاح نژادی نیز بستگی خواهد داشت. دانشگاه گیلانتحقیقات تولیدات دامی2252-08725120160521Investigating the productivity of total production factors and factors affecting it in sericulture of Mazandaran provinceبررسی بهره وری کل عوامل تولید و عوامل موثر بر آن در واحدهای پرورش کرم ابریشم استان مازندران89961728FAعبدالهعابدی پریجاییدانشجوی کارشناسی ارشد توسعه روستایی، دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلانمحمد کریممعتمددانشیار گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلانعضو گروه پژوهشی کرم ابریشم دانشگاه گیلانمحمدکاوسی کلاشمیاستادیار گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان0000-0003-1789-4496Journal Article20160626Due to constraints in the agricultural sector, improve the productivity factors of production is the important factor for achieving sustainable economic growth. The aim of this study was to measure total factor productivity (silkworm egg, labor and mulberry) and affecting Variables Intercommunity, Motive, Job satisfaction, Interest, Scientism, innovation in productivity of sericulture units. The study sample is 1150 sericulture in Mazandaran province that was calculated with using a sample size of 240 sericultures. Sampling was multi-stage cluster and samples were selected randomly from each cluster. The main collecting tool in this study was a questionnaire. For measuring productivity of total production factors, the Cobb-Duglas and to identify factors affecting on productivity, of multiple regression was used. The production factors in Mazandaran Sericulture units are including the Caspian silkworm egg, labor and mulberry leaves. The results showed that average productivity in Mazandaran province was 0.787 and factors such as Motive, Scientism, Innovation and With a confidence level 0.95% it is significant, and Variables Interest, Intercommunity and Job satisfaction With a confidence level 0.95% not significant relationship in productivity of sericulture units.با توجه به محدودیتهای بخش کشاورزی در ایران، بهبود بهرهوری عوامل تولید عامل مهم جهت رسیدن به رشد اقتصادی پایدار است. هدف این تحقیق اندازهگیری بهرهوری کل عوامل تولید (تخم نوغان، نیروی کار و برگ توت) و اثر متغیرهای مشارکت، رضایت شغلی، انگیزه، علاقه، علمگرایی و نوآوری در بهرهوری واحدهای نوغانداری است. جامعه آماری تحقیق 1150 نوغاندار استان مازندران بوده که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 240 نوغاندار محاسبه شده و پرسشنامه در بین آنها توزیع شد. نمونهها به صورت خوشهای چند مرحلهای و تصادفی ساده از هر خوشه انتخاب شدند. جهت اندازهگیری بهرهوری کل عوامل تولید، از تابع تولید کاب-داگلاس و برای بررسی اثر متغیرهای موثر ذکر شده از رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین بهرهوری کل عوامل تولید واحدهای نوغانداری در استان مازندران 787/0 بوده است و عواملی چون انگیزه، به کارگیری یافتههای علمی و نوآوری با میزان بهره وری رابطه داشته (در سطح 95 درصد)، اما متغیرهای علاقه، مشارکت و رضایت شغلی رابطه معنیداری (در سطح 95 درصد) در بهرهوری واحدهای پرورش کرم ابریشم نداشته است.